دانلود رمان در حسرت آغوش تو نیلوفر طاووسی

دانلود رمان در حسرت آغوش تو از نیلوفر طاووسی به صورت رایگان

دانلود رمان عاشقانه , ایرانی در حسرت آغوش تو اثری بینظیر از نیلوفر طاووسی رایگان و بدون سانسور pdf با لینک دانلود مستقیم از سایت هایکوبوک دانلود کنید

اسم رمان : در حسرت آغوش تو

تعداد صفحه : ۹۶۸

نویسنده : نیلوفر طاووسی

ژانر : عاشقانه , ایرانی

دانلود رمان zoo به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

در حسرت آغوش تو خلاصه رمان

درباره دختری به نام پانته است که دلباخته پسری به اسم کیارش ولی بر حسب اتفاق میفهمه اون عاشقه خواهرشه که …

گوشه ای از رمان در حسرت آغوش تو

بی بی امروز حالش خیلی بهتر شده بود و تونست از جاش بلند بشه! طبیعتا غر زدناش دوباره شروع شد. ولی خوشبختانه به من غر نمیزد به لباسی که پریسا قرار بود اون شب بپوشه گیر داده بود. من یه کت و شلوار کرم رنگ زیبا برای اون شب انتخاب کردم. موهام و اتو کردم هرچند قرار نبود دیده بشند. یه ارایش ملایم هم چاشنی کارم کردم. خوشگل شده بودم. ساعت نزدیکای ۷ بود که مهمون ها از راه رسیدند. من هنوز تو اتاقم داشتم به خودم می رسیدم. نمی خواستم چیزی کم و کسر باشه! ۵ دقیقه بعد به طرف سالن به راه افتادم. هنوز روی پاگرد بودم که کیانا را دیدم که پریسا را در آغوش گرفته و می بوسد. صدای پدر و مادرش هم می آمد . لبخندی زدم و آرام از پله ها پایین رفتم. بوی بسیار آشنایی فضا را پر کرده بود. لبخندم کم کم رنگ می باخت. همین که پایم را روی پارکت کف سالن گذاشتم، از پشت خواستگار پریسا را دیدم که در حال احوال پرسی با پدرم بود .پریسا من را دید و رو به جمع گفت: اینم از خواهرم، بالاخره اومد. خواستگار پریسا با کنجکاوی به سمت من برگشت. از آنچه که می دیدم قلبم هزار تکه شد و به گریه افتاد. کیارش با لبخند رو به روی من ایستاده بود و لبخند میزد. گیج تر از اون بودم که بخوام عکس العمل درستی نشون بدم و حرف بزنم. حتی اگر می‌تونستم حرف بزنم نمی‌دونستم که چی باید بگم! کیارش! من برای اولین بار عاشق شده بودم اما عاشق کی؟ خواستگار خواهرم!!! کسی که به احتمال زیاد در آینده شوهر خواهرم میشد. امکان نداره! حتما دارم خواب می بینم! دنیا نمی تونه انقدر بی رحم باشه که با قلب و احساسم همچین بازی کثیفی کنه! اصال نمی تونستم باور کنم ولی دست کیارش که دور انگشتام حلقه شد بیش از حد واقعی به نظر می رسید، احساساتم من و از درون می خوردند…

  • موضوعات : رمان
  • برچسب ها :
  • 2 ژوئن 2024
  • haikoadmin
https://haikubook.ir/?p=534
لینک کوتاه مطلب:
موضوعات
درباره سایت
هایکوبوک
توضیح کوتاه درباره سایت
ابر برچسب ها
دانلود رمان های کیانا بهمن زاد   دانلود رمان های تکین حمزه لو دانلود رمان های فرشته تات شهدوست دانلود رمان های زهرا دانلود رمان های نغمه نائینی دانلود رمان های فاطمه اصغری دانلود رمان های سمیرا حسن زاده دانلود رمان های ونوس دانلود رمان های ناشناس دانلود رمان های صدیقه بهروان فر دانلود رمان های بهار محمدی دانلود رمان حوالی هیچستان بهار محمدی pdf دانلود رمان های ی با آقای بریجرتون (جلد چهارم) جولیا کوین دانلود رمان نامزدبی با آقای بریجرتون (جلد چهارم) ی با آقای بریجرتون (جلد چهارم) جولیا کوین pdf دانلود رمان های گلوریا دانلود رمان نقطه شبنم فرزانه صفایی فرد pdf دانلود رمان های فرزانه صفایی فرد دانلود رمان های ویدا چراغیان دانلود رمان عروس اورامان ویدا چراغیان pdf دانلود رمان های آیرین دانلود رمان خانزاده عیاش آیرین pdf دانلود رمان های پریسا محمدی دانلود رمان ویرانگر سرخ پریسا محمدی pdf دانلود رمان های ر.س دانلود رمان فردا تو می آیی ر ر.س pdf
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " هایکوبوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.